دِلْ تنگے اَم را با فاصلــہ مے نویسَمْـــ ...
تا شایدْ فاصلــہ اے بین دِلَمْـــ و تنگے بیُفـــتدْ ..
هرکه خوبی کرد زجرش میدهند هرکه زشتی کرد اجرش میدهند باستان کاران تبانی کرده اند عشق راهم باستانی کرده اند هرچه انسان هاطلایی ترشدند عشق هاهم مومیایی ترشدند اندک اندک عشق باران کم شدند نسلی ازبیگانگان ادم شدند
هرکه خوبی کرد زجرش میدهند
هرکه زشتی کرد اجرش میدهند
باستان کاران تبانی کرده اند
عشق راهم باستانی کرده اند
هرچه انسان هاطلایی ترشدند
عشق هاهم مومیایی ترشدند
اندک اندک عشق باران کم شدند
نسلی ازبیگانگان ادم شدند