تنــهام تیــام

اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز.

تنــهام تیــام

اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز.

مجنون منم

 

در ره منزل لیلی که خطر هاست در آن... شرط اول قدم آن است که مجنون باشی

ناز چشم تو

 

گفته بودی

که چرا محو تماشای منی

آن چنان مات

که حتی مژه بر هم نزنی

مژه بر هم نزنم

تا که ز دستم نرود

ناز چشم تو

به قدر مژه بر هم زدنی!

فریدون مشیری 

هَمه ے دُنیا

وَقتـے با تو هَستم، زَمان مـے ایستد، هَمه ے دُنیا دَر آغوشَم جَمع میشود