تنــهام تیــام

اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز.

تنــهام تیــام

اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز.

دلتنگتم عزیزم

حجوم دلتنگیت  

                 کار انسان را به جنون و دیوانگی می کشاند 

                                                                     با این حال دلتنگتم عزیزم

دلدار من...

و نامش چه زیباست دلدار من.... 

دشت دلم دیگه حوصله هیچ سبزه ای جز این گل را ندارد یارب نگهدارش باش...

 به هر آنچه خواسته ام رسیده ام

تمام راه های قلبم به سوی کسی باز است که در ابتدا با من مهربان نبود

ای کوه ...

ای کوه ...
ای سراپا همه پند
از تو این تجربه آموخته ام
نلرزد تنم از غرش ارابه سنگین زمان
و هراسی ندهم راه به دل از طوفان
کاه بودن ننگ است
کوه می باید بود.
کوه می باید بود.


بار گران

یتیمی بار گرانیست بخدا 

و  

تحملش هم بسیار سخت بخدا

جز تـــــــــو...

الهی  :

رمضانت رو به وداع است و این دل محبوس من در بند و اسیر... 

تلخی ها یک به یک بر باور می نشیند از قدری که مقدر شد تا قدری که خانه تقدیر گشت ... 

دنیایی که تمام نشانه های فناپذیری انسان را فریاد میزند که باقی نیست کسی جز تـــــــــو...