تنــهام تیــام

اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز.

تنــهام تیــام

اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز.

لحظه های وجودم

امروز در گذر لحظه های تلخ و شیرین روزگار سرد و بی روح به نظاره ی فردائی نشسته ام که آمدنش را هیچ کس خبر نمیدهد.....

فردائی مبهم از رنگها.....

و فردائی که نبودش را در لحظه لحظه های وجودم حس میکنم....

بلاتکلیف....

نه زمستان می رود...

نه بهار می آید ...

در بی فصلی

تبـــــــــاه می شویم ما درختـــــــــــــــــان بلاتکلیف....

بر باد رفته

به یاد آرزوهایی بر باد رفته ام سکوتی میکنم بالاتر از فریاد

کامبیز و علی

یاد دو عزیزم  کامبیز و علی به خیر و خداوند روحشان را شاد کند

(آمین)

لعنت بر پاییز

پاییز و ماه مهرش

چه بی  مهریهایی که در این ماه ندیدیم

پس لعنت خدا  بر پاییز و مهرش