تنــهام تیــام

اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز.

تنــهام تیــام

اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز.

کـــامبیز عزیزم

               کـــامبیز عزیزم 

              بگــو در کدامین بهــار به انتظار آمدنت بنشینم که رفتنت را هنوز باور نکرده ام

   

ای بهار خزان شده که نیامده کوچ کردی ، هنوز داغت در سینه من است  

و من چون شقایق داغدارم که هرگز

چشمان روشن تو را فراموش نخواهم کرد...  

"کامبیز عزیزم ، رفتنت، موندگارت کرد. روحت شاد"

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
صدف جمعه 25 شهریور 1390 ساعت 22:55

روحش شاد.

مجتبی شنبه 26 شهریور 1390 ساعت 16:34

تمام وجودم کامبیز بود
و بود و نبودم کامبیز بود
گرچه به هوشم/ خاموشم
شعرم/سرودم کامبیز بود...

(برادرت مجتبی)

حاصل عمرمان بر باد رفت...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد