ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
به گنجشک ویزا ندادند
ولی او پرید
گذر نامه اش آسمان بود
بلیتش فقط برگ بید
که از باد کولی خرید
*
و او بی اجازه سفر کرد
واز هر خداحافظی تا سلام
و از دانه تا دام
خطر کرد
واز آب و از خاک و از کوه ودشت
واز نقشه،از مرز و از خط گذشت
و او بی روادید
به اینجا
به آنجا
به هر جا رسید
سر انجام اما
در کشور هیچ جا
اقامت گزید...
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند