تنــهام تیــام

اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز.

تنــهام تیــام

اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز.

ختم

انگار تمام آرزوهام ختم در وجود نازنین تو شده اند  

شاید هم بخاطر تو من به وجود آمده ام

یار

یار،


هی یار، یار!


اینجا اگرچه گاه


گل به زمستان خسته ، خار میشود ..


اینجا اگر چه


روز


گاه چون شب تار میشود ..


اما


بهار میشود!


من دیده ام که میگویم ...

فرش دلـم

پـُر نقش تر از فرش  دلـم


بـافتـه ای نیست ...


از بس که گره زد به گره ، حوصله ها را ... 

از توی تنها . . .

بــه تمنــای تــو دریــا شــده ام


گــر چــه یکــی ســت،


سهــم یــک کــاســه ی  آب و


دل دریــا

                از توی تنها . . .