تنــهام تیــام

اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز.

تنــهام تیــام

اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز.

من با تو زنده ام

من سنگ می شوم

تو قطره قطره آب !

من خاک می شوم

تو باد بی قرار !

وقتی که با منی

خورشید با من است

انکار می کنم ،با تو سراب را

تکرار می کنم حس بهار را

تا هست بوی تو

هر چیز با من است !

از سنگ و آب و خاک

تا ابر و باد و ماه

باشد که تا ابد ،باشی کنار من

من با تو زنده ام ،ای به ز جان من

بهارم

بهارم زیباست  

اگر تو رو داشته باشم همیشه

به دنبال او

دستهای او چنان پروانه ای
روی گلهای معطر باشد 


سینه اش داغ شقایق دارد
آسمان دل او مهتابیست 


چشم هایش منتظر
چون پرستوهای عاشق با دو بال 

در بهار و در خزان خستگی
من به دنبال او میگشتم… 

 

بهار من

بهار منــــــ بمانــــ در کنارمـــ

موندن ورفتن من یه بهونست

مبــارک

سلام  

روزهای بهــاری  

و ســال نــو 

مبــارک