تنــهام تیــام

اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز.

تنــهام تیــام

اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز.

پیر شده بودم


به کوچه ای وارد شدم

که پیرمردی از آن خارج شد ...

پیرمرد گفت :

" نرو ، بن بست است "!

گوش نکردم و رفتم ...

بن بست بود ؛

به سر کوچه که رسیدم ...

" پیر شده بودم "!!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد