تنــهام تیــام

اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز.

تنــهام تیــام

اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز.

مثل تو زیبا شود

آیینه خواست مثل تو زیبا شود نشد

مانند چشمهای تو دریا شود نشد

گشتیم کوچه کوچه در این شهر در به در

شاید کسی شبیه تو پیدا شود نشد

بعد از تو هر زنی که جنون مرا شنبد

آمد در این قبیله که لیلا شود نشد

دیشب که چشمهای تو را فال میزدم

میگفت خواجه آن تو فردا شود نشد

گفتم که شاید این من تنها در این غزل

امشب به یک اشاره ی تو ما شود نشد