تنــهام تیــام

اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز.

تنــهام تیــام

اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز.

تو فقط لیلی باش، دل مجنون با من

تو شروع شادی و لحظه پایان غمی
نیمه گمشده من، نه زیادی، نه کمی
تو نگاهت به تموم آرزوهام میرسم
یه فرشته از بهشتی
که تو سرنوشتمی

تو فقط لیلی باش، دل مجنون با من
گدر از این هفت خوان
سخت و آسون با من

خدا با تو

انسان ها را بدون اینکه به وجودشان نیاز داشته باشی ،
دوست بدار ؛

کاری که خدا با تو می کند ...

گوشه لبی از یار

تب دارد و هذیان می گوید ، دلم

عطش دارد و تشنگی دارد ، دلم

درمان دارد و دارو نـــــدارد ، دلم

طبیبی ندارد و حکیمی ندارد ، دلم

جرعه ای از وجود ناب

گوشه لبی از یار   

طلب دارد و مطلبی ندارد ، دلم