-
چه سخت است مرگ برادر
دوشنبه 28 شهریور 1390 14:33
میبینی برادر، میبینی که ماندهام. توان رفتنم نیست. هنوز هم التهاب آنروزها با من است و زمان، نبودن تو را بیشتر میکند. کجاست عادت خاک؟ کجاست سردیاش که مرا نمیگیرد. باور دارم که هستی. هنوز منتظرم که چشمان منتظر تو را ببینم، سایه مانده روی دیوار اتاقت غریب است و غریبی میکند. هنوز بغضم میشکند وقتی عقربهها میرسند...
-
داغ جانسوز برادر
شنبه 26 شهریور 1390 23:54
تمام وجودم کامبیز بود و بود و نبودم کامبیز بود گرچه به هوشم/ خاموشم شعرم/ سرودم کامبیز بود...
-
کـــامبیز عزیزم
پنجشنبه 24 شهریور 1390 23:20
کـــامبیز عزیزم بگــو در کدامین بهــار به انتظار آمدنت بنشینم که رفتنت را هنوز باور نکرده ام ای بهار خزان شده که نیامده کوچ کردی ، هنوز داغت در سینه من است و من چون شقایق داغدارم که هرگز چشمان روشن تو را فراموش نخواهم کرد... "کامبیز عزیزم ، رفتنت، موندگارت کرد. روحت شاد"
-
به احترام زنده یاد کامبیز
یکشنبه 20 شهریور 1390 23:29
به احترامش می ایستم و در سکوتی یک دقیقه ای برایش طلب آمرزش میکنم... و برای شادی روحش فاتحه میخوانم..روحش شاد . خدایش بیامرزد کامبیز جودکی را و همه ارمیدگان خاک را.... باتشکر و طلب آمرزش و فاتحه برای عزیزم
-
بیاد عزیزترینم کامبیز
یکشنبه 20 شهریور 1390 14:09
زنده یاد کامبیز جودکی روحت شاد و یادت گرامی عزیزم خسته خسته ام چندان که سایه بر اندامم سنگینی میکند چیزی مرا به قسمت بودن نمی برد از واژه ی دو وجهی تکرار خسته ام من بی رمق ترین نفس این حوالیم از بودن مکرر بر دار خسته ام من با عبور ثانیه ها خرد می شوم از حمل این جنازه ی هوشیار خسته ام
-
عشق ...
یکشنبه 20 شهریور 1390 11:30
عشق؟! ...! من همان آفتاب گردانم که در ابتدای شب روئیدم و قبل از سپیده دم پژمردم ...
-
مدار بسته تکرار ....
شنبه 19 شهریور 1390 14:27
انسان مدار بسته تکرار دارد هی کار دارد ، کار دارد ، کار دارد فرصت ندارد دل دهد یا دل بگیرد باید در این زندگی را ، گِل بگیرد...
-
قول بده ...
جمعه 18 شهریور 1390 23:34
قول بده مرا هرگــــز تــ ن هــ ـا نــــــــــزاری تـ ـــیـ ـا م
-
من با تو زندگی می کنمــــــــــ
پنجشنبه 17 شهریور 1390 15:15
دوســت داری بخنـــــد دوست داری گریــــه کن و یا دوســـــــت داری مثل آیـــنه مبهـــوت بــاش مبهـــوت من و دنیای کوچکم دیگر چـــــه فرق می کند باشــــــــی یا نباشی من با تو زنــــدگـی می کنم
-
رنــــــگــیــنکــمــان خیــــــــال تو
پنجشنبه 17 شهریور 1390 15:10
در لحــظه هـــای که می باریــــــــ با خیـــــــال تو مـــن و آسمــــــانــــــ ســاعــــــت هــــا بـا رنـــ ـــگـ ـ یـ ـن کــ مــ ان خیــــــــال تو زنــــدگـــــــــــــانی می کنیــــــــــم
-
از دوست هر چه رسد ...
چهارشنبه 16 شهریور 1390 14:37
گر زنده در فراق تو ماندم عجب مدار جان منی و نتوانم ز جان گذشت کمتر ز مرگ و تلخی جان کندنم نبود عمری که در فراق تو نامهربان گذشت
-
وقتی کـــــــــــــــــه...
چهارشنبه 16 شهریور 1390 10:58
وقتی که تمام شیرها پاکتی اند ... وقتی همه ی پلنگ ها صورتی اند ... وقتی که دوپینگ پهلوان می سازد ... ایراد مگیر عشق ها ساعتی اند ...
-
دعا
چهارشنبه 16 شهریور 1390 10:46
کمی زود بود ولی دعایت گرفت مادر بزرگ پیر شدم ...
-
نترس
چهارشنبه 16 شهریور 1390 10:37
این بار تو بگو دوستت دارم. نترس، من آسمان را گرفته ام که به زمین نیاید!
-
تنهایی...
سهشنبه 15 شهریور 1390 08:16
آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت دراین خانه ندانم به چه قصدی زد و رفت خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد طعنه ای بر در این خانه تنها زد و رفت
-
کجایم ؟
دوشنبه 14 شهریور 1390 08:13
بین دو بیکران بین زمین و آسمان گم کرده ام خویش را... کجایم؟ ندیده ای مرا ؟!
-
تنهای طلایی...
دوشنبه 14 شهریور 1390 07:53
کاش زمان کاملاْ در اختیار من بود تا برای همیشه پاییز را از فصول سال دور میریختم .... پاییز غم انگیز سرود مرگ عزیزانم را در گوشم زمزمه می کرد پاییز ماندُ ناخواسته در دلم و زندگیم جدالش با "ما"... امیدوارم که دیگر جدالی با ما نداشته باشد
-
وقتی تنها بودم ...
شنبه 12 شهریور 1390 09:07
وقتی تنها بودم ، نمیدانستم ترا هدیه می گیرم ! و در نور سبز آشیانه ، با لبخند می میرم ! وقتی تنها بودم ، نمیدانستم از درخت عشق ، میوه می چینم و پرواز کبوتران سپید را ، به چشم دل می بینم ... بی نهایت دوستت دارم .....